امیر پرهام امیر پرهام ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

ʚϊɞ ღ ʚϊɞ امیر پرهام و پرنیا ʚϊɞ ღ ʚϊɞ

37- 13 بدر

13 بدر 93 ، اولین سیزده بدر پرنیا جون و سومین سیزده بدر امیر پرهام جون بود. به باغ دائی رضا رفتیم. دائی رضا همه را مهمان کرده بود و جوجه درست کردند و آش رشته و دویماج و کاهو-سکنجبین و تخمه و ... خلاصه فقط بایدمی خوردیم. امیر پرهام جون رو بردم تا کمی قدم بزنیم. گوسفندها رو از دور دید و براشون بدو بدو می کرد تا بهشون برسه. راه زیاد بود. خلاصه یه گله گوسفند رو دید ولی موقع برگشت دیگه خسته شد و از بغل عمه جون پائین نمی اومد. دائی احسان دوتا بادکنک آبی به پرهام جون داد. که پرهام جون می رفت و به دائی احسان می گفت : می ره . یعنی بادش داره خالی می شه. کلی از دستش خندیدیم. دائی احسان هم کلی خوشحال بود که دیگه پرهام جون ازش نمی ترسه. کلی هم براش...
14 فروردين 1393
1